به معنی مبارک دست و نادردست و پاکیزه دست باشد یعنی در کارها ید بیضا نماید. (برهان) (آنندراج). مبارک دست. (ناظم الاطباء). آنکه در کارها مانند موسی (ع) ید بیضا کند. کسی که امور را به نیکی و خوبی انجام دهد. (فرهنگ فارسی معین) ، چست و قابل، کامیاب. (ناظم الاطباء)
به معنی مبارک دست و نادردست و پاکیزه دست باشد یعنی در کارها ید بیضا نماید. (برهان) (آنندراج). مبارک دست. (ناظم الاطباء). آنکه در کارها مانند موسی (ع) ید بیضا کند. کسی که امور را به نیکی و خوبی انجام دهد. (فرهنگ فارسی معین) ، چست و قابل، کامیاب. (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان بیشۀ بخش مرکزی شهرستان بابل، واقع در 6000گزی جنوب خاوری بابل و 1000گزی خاور راه شوسۀ بابل به گنج افروز. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریائی. دارای 20 تن سکنه. آب آن ازرود بابل و محصول آنجا برنج است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3) (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 118)
دهی از دهستان بیشۀ بخش مرکزی شهرستان بابل، واقع در 6000گزی جنوب خاوری بابل و 1000گزی خاور راه شوسۀ بابل به گنج افروز. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریائی. دارای 20 تن سکنه. آب آن ازرود بابل و محصول آنجا برنج است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3) (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 118)
موضعی به طبرستان. حسن بن زید ملقب به داعی کبیر در آغاز کار استیلای خودبر طبرستان و پس از روزی چند که اکثر حکام و اشراف طبرستان در ظل رایت وی گرد آمدند بمقابلۀ محمد بن اوس حاکم طبرستان از دست طاهریان رفت و در مقدمۀ سپاه محمد بن رستم ونداامید را که برادر اسپهبد عبدالله بن ونداامید بود فرستاد. محمد بن اوس نیز محمد بن اخشیدبن رستم را مأمور مقابلۀ وی کرد و هر دو لشکر در پای دشت بهم رسیدند و جنگ میان دو طرف درگرفت. محمد بن رستم ونداامید محمد بن اخشید را کشت و سرش را نزدیک داعی فرستاد و خود دشمنان را تا آمل تعاقب کرد و سالماًغانماً بازگشت و در پای دشت بموکب داعی پیوست و در آن منزل طبرستانیان بحسن بن زید پیوستند و جمعیتی تمام دست داد. رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 342 و 343 شود
موضعی به طبرستان. حسن بن زید ملقب به داعی کبیر در آغاز کار استیلای خودبر طبرستان و پس از روزی چند که اکثر حکام و اشراف طبرستان در ظل رایت وی گرد آمدند بمقابلۀ محمد بن اوس حاکم طبرستان از دست طاهریان رفت و در مقدمۀ سپاه محمد بن رستم ونداامید را که برادر اسپهبد عبدالله بن ونداامید بود فرستاد. محمد بن اوس نیز محمد بن اخشیدبن رستم را مأمور مقابلۀ وی کرد و هر دو لشکر در پای دشت بهم رسیدند و جنگ میان دو طرف درگرفت. محمد بن رستم ونداامید محمد بن اخشید را کشت و سرش را نزدیک داعی فرستاد و خود دشمنان را تا آمل تعاقب کرد و سالماًغانماً بازگشت و در پای دشت بموکب داعی پیوست و در آن منزل طبرستانیان بحسن بن زید پیوستند و جمعیتی تمام دست داد. رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 342 و 343 شود